بیایید در مورد افسردگی حرف بزنیم
پیشرفت صنعت و تکنولوژی، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش وصلح و اطمینان را از انسان سلب کرده است. در حقیقت کیفیت فدای کمیت شده و اعتدال و تناسب کنار رفته و بیماری های عصبی- روانی و روان تنی جانشین آن شده است.>بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت (who) در سال 2010در دنیا بیش از 450میلیون نفر از مردم از یک اختلال روحی روانی رنج می برند، هر ساله حدود 20%از بزرگسالان یک مشکل بهداشت روانی را تجربه می کنند، نزدیک به یک میلیون نفر مرتکب خودکشی می شوند و از هر 4 خانواده یک خانواده عضوی با اختلالات روانی دارند.>سلامت روان برای مدت های زیادی در پشت پرده ای از انگ و تبعیض پنهان شده و اکنون پیشرفت علم بشر بستری برای بیان سلامت روان و پرداختن به آن را فراهم نموده است. از طرفی می دانیم که برای همه افراد سلامت روحی، جسمی و اجتماعی برای ساخت مسیر زندگی حیاتی است.>همچنین ارتقاء آن در تمام دورانهای زندگی لازم است. اما در برخی از دورانها نظیر بلوغ، نوجوانی، پس از زایمان، بارداری، دوران تحصیل و ... ممکن است پرداختن به آن مهمتر باشد.
سنجش سلامت روانی به شکل کمی امکانپذیر نمی باشد و گاهی تشخیص افراد سالم و بیمار شاید از لحاظ ظاهر امکانپذیر نباشد.برخی افراد گاهی حتی با قرار گرفتن در جمع بعضی از این ویژگی ها را پنهان می نمایندسازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را اینگونه تعریف می>کند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش>های روانی و جسمی، سلامت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست." انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرش>های مربوط به خود، نگرش>های مربوط به دیگران و نگرش>های مربوط به زندگی" تعریف می>کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی: "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی."
سازمان جهانی بهداشت(who) سلامت روانی را اینگونه تعریف نموده است: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه،منطقی و مناسب. دانستن ویژگی های افراد سالم و و افرادی که دارای اختلالات روانی هستند جهت تشخیص کمک کننده است. معمولاْ افرادی که از نظر روانی سالم هستند دارای ویژگی های زیر می باشند:
- نسبت به خود آرامش دارند و احساس امنیت می کنند.
- توانایی های خود را در حد واقعی ارزیابی می کنند، نه بیشتر و نه کمتر.
- به خود احترام می گذارند و کمبودهای خود را می پذیرند.
- به حقوق دیگران احترام می گذارند.
- می توانند به دیگران علاقه مند شوند و آن ها را دوست بدارند.
- می توانند احترام و دوستی دیگران را جلب کنند.
- می توانند نیازهای خود را برآورده سازند و برای دشواریهایی که در زندگی آنها پیش می آید راه حلی پیدا کنند.>آنها قادرند خود بیندیشند و تصمیم بگیرند.
- قادرند مسئولیت روزمره خود را با برگزیدن اهداف معقول پیش ببرند.
- تحت تأثیر عواطف،>ترس،>خشم،>عشق یا گناه خود به طوری قرار نمی گیرند که زندگیشان پریشان شود.
- انعطاف پذیرهستند.
همان>گونه که افرادی که از نظر روانی سالم هستند، دارای یک>سری ویژگی می باشند، برای تشخیص و پی بردن به ضعف روانی در یک شخص نیز نشانه هایی وجود دارد که فهرست وار در زیر آورده شده اند.
- احساس نگرانی دائم
- ناشادمانی دائمی به علل ناموجه
- از دست دادن آسان تعادل روانی در بیشتر اوقات
- بی خوابی مکرر
- افسردگی و سرخوشی متناوب به صورت ناتوان کننده
- آشفتگی زندگی
- احساس بی علاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم
- عدم تحمل دائمی فرزندان
- همواره خشمگین بودن و بعد دچار پشیمانی شدن
- ترس دائمی بی جهت
- دائماً حق را به جانب خود دادن و دیگران را ناحق شمردن.
- احساس درد و شکایت های بدنی به صورت بیشمار به طوری که علتی برای آن پیدا نمی شود.
مشکلات و بیماری های شایع روحی روانی
متأسفانه در دنیای صنعتی امروز بیماری های روحی روانی به طور فزاینده ای در حال افزایش است. اختلال های روانی با ایجاد هزینه های مستقیم (بار مالی جهت اقدامات تشخیصی و درمانی،بازتوانی و پیشگیری) و هزینه های غیر مستقیم(کاهش توان فردی، کاهش نیروی فعال جامعه، بار خانوادگی و...) اثرات زیانباری بر جامعه می گذارند. و متأسفانه مردم بیماری های روانی و عصبی را نسبت به سایر بیماری ها کمتر می شناسند و به همین دلیل در بسیاری از موارد به هنگام برخورد با این گونه بیماران متوجه بیماری آنها نمی شوند، با آنها برخورد ناشایست می کنند و حتی ممکن است به سرزنش یا نصیحت پرداخته و یا بیماران را به دعانویس و گیاه درمان های سنتی معرفی می نمایند. از این رو شناسایی علل و علائم بیماری های روانی می تواند خط بطلانی بر این اندیشه ها باشد. از طرفی هریک از ما یا یکی از اطرافیان و خانواده ما در طول زمان زندگی خود ممکن است یکی از علائم بیماری های روحی روانی را تجربه نماییم آشنایی با این علائم و دانستن راهکارهای ارائه شده در قسمت های ذیل ممکن است در کاهش آسیب های ناشی از این بیماری ها و بهبودی مؤثر باشد.
علل اختلالات روانی شامل موارد زیر است:
تغییرات بیوشیمیایی در سطح سلول های عصبی (مثلاً در افسردگی میزان نوراپی نفرین کاهش می یابد) یا به دلیل ضایعات مغزی ناشی از عفونت، ضربه، نرسیدن خون، خونریزی، تومور، مصرف طولانی الکل، صرع درمان نشده و...، علل ارثی، فضای خانوادگی، تجارب دوران کودکی، فضای خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل شناختی، عوامل تغذیه ای نظیر تأثیر کمبود ید در عقب ماندگی ذهنی و جسمی و اختلال در توانایی یادگیری، کشمکش ها و فشارهای مختلف از دیگر عوامل مؤثر بر اختلالات روحی روانی هستند.
نشانه های اولیه از اختلالات روانی
اختلالات روانی علائمی دارند که افراد مبتلا و یا کسانی که به آنها نزدیک هستند متوجه می شوند که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
علائم فیزیکی (به عنوان مثال درد و اختلال خواب)
علائم عاطفی (به عنوان مثال احساس غم، ترس و یا اضطراب)
نشانه های شناختی (مانند اشکال در فکر کردن، اختلال در حافظه)
علائم رفتاری (به عنوان مثال ناتوانی در انجام وظایف معمول روزانه، استفاده بیش از حد از موادمخدر یا داروهای روانگردان)
علائم ادراکی (به عنوان مثال دیدن یا شنیدن چیزهایی که دیگران احساس نمی کنند).
علائم اولیه از یک اختلال تا اختلال دیگر متفاوت است. افرادی که تجربه یک یا بیشتر از یک مورد علائم ذکر شده در بالا را دارند در صورتی که به شکل ناراحتی قابل توجهی است و یا با وظایف زندگی روز به روز تداخل دارد باید برای جستجوی کمک از پرسنل حرفه ای تشویق شوند.
نمونه هایی از اختلالات روانی شامل افسردگی، سوء مصرف مواد، اسکیزوفرنی، عقب ماندگی ذهنی، اوتیسم دوران کودکی، و زوال عقل است که می توانند در مردان و زنان در هر سنی و در همه نژادها و گروههای قومی رخ دهند. اگر چه علل بسیاری از اختلالات روانی به طور کامل درک نشده است اما می توان آنها را به ترکیبی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی مانند حوادث استرس زا، یک پیش زمینه دشوار خانوادگی، بیماری های مغزی، ارث و یا ژن ها، مشکلات پزشکی مربوط دانست. به هر حال در اغلب موارد، اختلالات روانی می تواند به راحتی تشخیص داده و به طور موثر درمان شود.
۱->افسردگی: افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست. بر طبق آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت تخمین زده شده است که در سراسر جهان بیش از 1500میلیون نفر از افسردگی رنج می برند. و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.
افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست بلکه در تمامی سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلکه انواع گوناگون دارد به طوری که در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود که ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. غم و خلق افسرده احساسی شایع و طبیعی است که برای هر کسی گاهی پیش می آید اما در طولانی مدت بد و آسیب رسان است. افسردگی به دلیل کاهش نوراپی نفرین در مغز اتفاق می افتد. معمولاً علائم افسردگی در سه حالت احساس، رفتار و جسم است. آشنایی با این علائم در شناسایی و سپس رفع آنها مؤثر است.
علائم احساسی افسردگی
• غمگینی
• اضطراب، نگرانی و دلواپسی
• احساس گناه (وقتی کاری خوب پیش نمی رود، فرد افسرده احساس می>کند که کوتاهی کرده و مقصر است).
• خشم و عصبانیت
• نوسان خلق (وضعیت روحی و حال فرد افسرده بدون دلیل خاص یا با کمترین دلیل تغییر می>کند و گاهی خوب و گاهی بد است).
• احساس در ماندگی(اعتقاد به این>که هیچ>کاری از دستش بر نمی>آید و هیچ>کس نمی>تواند به او کمک کند).
• احساس ناامیدی (اوضاع همیشه همینطور خواهد ماند یا بدتر خواهد شد. آینده تاریک است و امیدی به آینده نیست).
• احساس بی>تفاوتی (بی>تفاوتی نسبت به نزدیکان و کسانی که فرد آن>ها را دوست دارد).
• افزایش یا کاهش خواب
علائم جسمانی افسردگی:
• افزایش یا کاهش اشتها
• افزایش یا کاهش وزن
• یبوست
• تغییر درعادت ماهیانه در خانم>ها
• کاهش تدریجی تمایل جنسی
علائم ر فتاری افسردگی
• گریه کردن بدون دلیل خاص یا با کمترین دلیل
• کناره گیری از دیگران و انزوا
• زود از کوره در رفتن و عصبانی شدن
• نداشتن انگیزه
• عدم توجه به آراستگی و وضعیت ظاهری
• لذت نبردن از آنچه که قبلاً مورد علاقه او بوده است
• مصرف بی رویه دارو
• مشکل در کار، تحصیل، خانه داری و زندگی روزمره
• خستگی، نداشتن توان و انرژی
عوامل مؤثر در پیشگیری و کاهش میزان افسردگی
1) برقراری ارتباط اجتماعی مؤثر: کناره گیری نکردن از ارتباطات اجتماعی با افراد خانواده، دوستان و آشنایان خود، درددل کردن در مورد نگرانیها و احساسات خود با افراد مورد اعتماد در میان خانواده و دوستان و ابراز نمودن ترسها و افکار خود در پیشگیری از افسردگی بسیار مؤثر است.
2)انجام فعالیت های روزمره فردی و مشارکت در فعالیت های شغلی و اجتماعی
3)انجام فعالیت های هنری نظیر موسیقی خطاطی، شعر، صنایع دستی و نقاشی و...
4)تعالیم مذهبی: تقویت ارتباط خود با خداوند از طریق عبادت کردن، استعانت از تعالیم مذهبی و معنا بخشیدن به زندگی با مطالعه متون مذهبی و عرفانی. باید بدانیم که خداوند ما را دوست دارد و تحت هر شرایطی حامی و پشتیبان ما است و ما را در مشکلات تنها نخواهد گذاشت.
5)یادگیری مهارت های زندگی
6)داشتن امید به نیروهای خود، پشتیبانی خداوند و کمکهای اطرافیان
7)روحیه مبارزه ضعف نشان ندادن در برابر مشکلات.
8)پرداختن به فعالیتهای تفریحی و سرگرمی نظیر رفتن به مسافرت، پارک، سینما، موزه، کنسرت، رستوران و فروشگاه، مطالعه کتاب های مورد علاقه گوش کردن به موسیقی و دیدن کردن از مناظر طبیعی و فرح بخش
9)شوخ طبعی و نشاط: برخورداری از شوخ طبعی، بذله گویی و نشاط از راهکارهای بسیار مؤثر برای پیشگیری و مقابله با اختلالات روانی است. خنده، بازی و شوخی موجب می شود که افراد بتوانند مشکلات را فراموش کنند و روحیه شادابی را در خود به وجود بیاورد.
11) تغییر شیوه زندگی
12) دوست داشتن خود: احساس ارزشمندی و پذیرفتن خود همان گونه که هست.
14)توجه به وضعیت ظاهری خود نظیر زیبائی چهره، آراستگی لباس، آراستگی موها، مرتب و تمیز بودن لباس ها و زیبایی چهره از طرفی بر نشاط و روحیه بودن در افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس مؤثر است. این عوامل موجب می شود بر دیگران نیز تأثیر مثبتی بگذارد و فرد از جانب دیگران بیشتر مورد پذیرش و توجه قرار گیرد.
15) فکر مثبت: داشتن دیدگاه مثبت نسبت به خود و دیگران.
۲->اضطراب: اختلالات اضطرابی مانند افسردگی، یکی از شایع ترین اختلالات روانی ست که شامل طیف گسترده ای از اختلالات مختلف> است که شامل اختلالات اضطراب، ترس و اختلال استرس پس از ضربه های اجتماعی اند. اضطراب حالتی است که با احساس وحشت مشخص می شودو با علائم جسمی مثل تپش قلب و تعریق مشخص می شودکه بیانگر افزایش فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می باشد. در جریان ابتلا سطح سروتونین و گاماآمینوبوتریک اسید در خون کاهش و سطح ترشح کاتکولامینها افزایش می یابد. همچنین اضطراب بر عملکرد شناخنی اثر گذاشته و موجب تحریف های ادراکی می شود.
نمونه هایی از جمعیت های در معرض خطر عبارتند از کودکان از پدر و مادر مضطرب، قربانیان کودک آزاری، تصادفات، خشونت، جنگ، بلایای طبیعی و یا صدمات دیگر، پناهندگان و حرفه های در معرض خطر از جمله آتش نشانها، تیم های نجات، افسران پلیس و پرسنل بانک است.
وجه افتراق اضطراب از ترس این است که ترس پاسخ متناسبی به یک تهدید شناخته شده است در صورتی که اضطراب پاسخ به تهدیدی است که ناشناخته، مبهم یا متعارض می باشد. نشانه های اختلالات اضطرابی شامل لرزیدن، تکان خوردن، احساس لرز، کمردرد، سردرد، تنش عضلانی، تنگی نفس، خستگی پذیری، گرگرفتگی و رنگ پریدگی، تعریق، سردی دست ها، اسهال، خشکی دهان، تکرر ادرار، اشکال در بلع، اشکال در تمرکز، گوش به زنگ بودن مفرط، بی خوابی، احساس گیر کردن توده ای در گلو، ناراحتی معده، احساس دلشوره و.. است. بر ابتلا به اختلالات اضطرابی عوامل متعددی تأثیر می گذارند مثلاً از عوامل ژنتیکی مؤثر این است که در نیمی از موارد ابتلا به اختلال هراس یکی از بستگان نیز به این اختلال مبتلا می باشند.
در ادامه برخی از علل طبی و نورولوژیک مؤثر براضطراب آمده است:
- اختلالات نورولوژیک مثل بیماری عروق مغز، صرع، میگرن و..
- بیماری سیستمیک مثل کمبود اکسیژن، بیماری های قلبی عروقی، نارسایی ریوی و آنمی
- اختلالات غدد داخلی مثل اختلال عملکرد تیروئید، پاراتیروئید، هیپوفیز، غدد فوق کلیوی و...
- سوء تغذیه نظیر کمبود ویتامین ب 12، کم شدن میزان قند خون، سندرم پیش از قاعدگی، ترک مصرف الکل و داروها، اختلالات سمی ناشی از آرسنیک، فسفر، پنی سیلین و...
۳->خستگی: اغلب اوقات خستگی ازیک بیماری، عدم تعادل هورمونی بدن، بارداری، کمبود ویتامین ها در بدن، کارومسائل خانوادگی،> کمبود خواب ویا خستگی فکری وروحی ناشی می شود. داروهای ضدافسردگی و داشتن اضافه وزن دربعضی افراد می توانند باعث خستگی شوند. اگر شیوه ی زندگی شخص سالم باشد، ولی باز هم احساس خستگی کند، باید علل پزشکی ممکن برای خستگی برطرف گردد. رهنمودهای بهداشتی ذیل باعث ارتقا سبک زندگی و غلبه برخستگی می شوند.
• رژیم غذایی متعادل: رژیم غذایی متعادل تشکیل شده است از: میوه ها وسبزیجات تازه، قند های مرکب ( مثل غلات وحبوبات وبنشن جات)، فرآورده های لبنی کم چرب، مقدار متوسط گوشت کم چربی ومرغ و ماهی. غذاهای چرب وشیرینی کمتر مصرف نمایید.
• کنترل وزن
· خودداری ازمصرف مشروبات الکلی وسیگار
· انتخاب دقیق فعالیت های اجتماعی: رفتن به میهمانی های شبانه ای که در کل طول شب برگزارمی شوند، باعث خستگی وناتوانی بلند مدت وطولانی می شوند.
• انجام چند نوع فعالیت بدنی مثل پیاده روی، دوچرخه سواری یا شنا. افرادی که ازنظرجسمی فعال هستند، کمتراز افراد پشت میزنشین احساس خستگی می کنند. ورزش کردن باعث اکسیژن رسانی بهتر به بدن می شود و جریان خون را دربدن افزایش می دهد که سبب می شوند فرد پرانرژی تر باشد. فعالیت بدنی روشی مناسب برای غلبه بر خواب آلودگی وخستگی می باشد.
• خوابیدن به اندازه ی کافی. روزانه هشت ساعت خواب توصیه می شود. ولی خواب بیش از حد باعث می شود که فرد درطول روز احساس خستگی کند.
• استفاده از هوای تازه ونورکافی: محبوس شدن دریک اتاقی که فاقد هوای تازه می باشد، باعث می شود فرد احساس خستگی و کسالت کند. اتاق باید تهویه ی مناسب داشته باشد تا هوای تازه وارد اتاق شود. هوای تازه به خصوص درصبح زود برای سلامتی خیلی لازم است ومقدارانرژی بدن را به طورچشمگیری افزایش می دهد.
• استراحت به اندازه وقفه های کوتاه دربین زمان کار
• چرت زدن های کوتاه به اندازه 40 دقیقه زیرا خوابیدن بعد از 40 دقیقه باعث می شود به خواب عمیق رفته وبعد بیدارشدن سخت می شود.
• دوش گرفتن درصبح، زیرا حمام رفتن باعث احساس شادابی می شود.
• نوشیدن نوشیدنی های کافئین دارطبیعی مثل چای وقهوه بدون زیاده روی.
• نوشیدن آب کافی: گاهی اوقات کم آبی بدن باعث خستگی می شود. آب سرد، کم آبی بدن را سریع تر جبران می کند.
·>تعیین زمان مشخصی را به عنوان ساعت خواب و بیداری در هر شبانه روز و دنبال کردن آن.
·>قرار گرفتن در حالت استراحت پیش از رفتن به رختخواب برای مدتی
·>اطمینان از راحت بودن تشک و بالشت
·>اطمینان از اینکه اتاق خواب راحت، تاریک، خنک و ساکت است و عدم استفاده و از اتاق خواب به عنوان اتاق کار
·>پرهیز از خوردن، ورزش کردن و نوشیدن قهوه چند ساعت قبل از خواب و خودداری از نوشیدن مشروبات الکلی و سیگار کشیدن